حافظ شیرازی و آنجلینا جولی در گوگلریدر این بندهی حقیر را دنبال میکُنند.
نشانی پروفایل ایشان برای دنبالکردن: حافظ شیرازی، آنجلینا جولی.
گاه دَردها دُرد اَند، خیلی تلخ اَند
حافظ شیرازی و آنجلینا جولی در گوگلریدر این بندهی حقیر را دنبال میکُنند.
نشانی پروفایل ایشان برای دنبالکردن: حافظ شیرازی، آنجلینا جولی.
[باجهی بلیت فروشی]
– ما دو نفر ایم، بلیت چندسَفَره باید بخریم؟
در معماریِ ایرانی، خانه محلّی ست برای رسیدن اهل خانه به سکینه و آشپز خانه ی اُپن نماد روسپی گری معاصر است. ساختِ مان های بُلَند احاطه ی کامل بَر اتاق خواب های دیگر خانه ها دارند و به همین منظور بُلَند ساخته می شوند. لایی کشیدن در خیابان ها نوعی لذّت جنسی ست که شب ها لذّت بیش تَری دارد. آیینه در بدن سازی ابزاری برای خود ارضایی (استمناء) است. در فوت بال، داخل کردن توپ به سوراخ و لذّتِ ناشی از آن، لایی زدن به حریف و لذّت از این کار و خوش حالی و نا راحتیِ بَعد از بُرد و باخت همه گی ماهیتی سکسی دارند. پژو 206 یکی از محصولات سکسی کار خانه ی پژو است.
از مقاله ی «زیست جهان ِ جنسی و مقوله ی حجاب»، اثر اکبر جبّاری، منتشر شده در رجا نیوز
در شرح تناقض های اَزَلی – ابدیِ ما ایرانی ها همین بَس که به «گورستان» می گوییم «بهشت».
اِم روز کَسی از من پرسید:
– «تهران جُزو استانِ مرکزی یه، یا جُزو استانِ تهران؟».
[واقعی]
عادت دارم گاهی به موضوعی کلید می کُنم. بعضن این کلیک کردن به این شکل است که وقتی چیزی می شنوم یا می بینم که برایم جالب باشد، اَدای آن را در می آورم. یکی از موضوعات مورد علاقه اَم نیز، تقلید شیوه ی تبلیغ کردن «عکس با حَرَم» است که همیشه وقتی به مشهد می روم معمولن رو به روی همان مغازه ها و وقتی که از مقابل ِ شان می گذرم اَدای ِ شان در می آورم -مثلن با همان لحن می گویم: «عکس با حَرَم می گیریم!»-.
«کوه سنگی» تفرّج گاهی در مشهد است؛ یک کوهِ سنگی که آب شار مانندی از بالای آن به پایین سَرازیر می شود و پارکی که در پای ِ آن است و مَردُم مشهد برای تفریح به آن جا می روند، دیزی ِ بسیار خوش مزه ای می توان آن جا خورد و بساط قلیان هم بَر پا ست. یک بار که به آن جا رَفته بودیم و داشتم از کوه و مَردُم عکس می گرفتم، یک دفعه ویرَم گرفت بگویم «عکس با حَرَم می گیریم!» و حین عکس گرفتن، مدام این جمله را تکرار می کردم. خانمی چادری به سمتم آمد و پرسید: «آقا این جا حَرَم داره؟».
خیلی تو فاز ِ زیارت بود.
چند روز رَفته بودم سَفَر، مشهد.
مغازه هایی که «عکس با حَرَم» می گیرند کلّن خیلی سوژه اَند. در خیابان های منتهی به حَرَم مغازه هایی هستند که از شُما در آتلیه عکس می گیرند و بعد با فوتوشاپ پس زمینه را با منظره های مختلف -اکثرن صحن و حیاط حَرَم- عوض می کُنند. یکی شان آگهی استخدام داده بود به این شرح:
به یک فوتوشاپ کار ِ ماهر نیاز مند ایم.
نمی دانم چرا نا خود آگاه یادِ حسین شریعت مداری افتادم.
لذّت فوت بال در لحظه ی به ثمر رسیدن ِ گُل، لذّت زنده گی در مصرفِ بهینه ی برق.
یک جهان، یک جام – مانیتور ِ پشتِ سَر ِ رضا جاودانی
یا رسمی، یا غیر ِ رسمی در فِرفِر اَکانت هایی با نام «محمود احمدی نژاد» و «اسفندیار رحیم مشایی» در راستای «طرح جدید سایبری» ایجاد شده.
فِرفِر ِ مشایی که همه ش در حال شاخ و شونه کشیدن برای «اهانت کُننده گان» ئه و می گه مطابق قانون با اون ها بَر خورد می کُنه و مجازاتِ شون می کُنه، یکی براش کامنت گذاشته «از قول من یه دونه بزن پس کلش بگو ایول داری» یا «هدیه چطوره جگر»! مال ِ احمدی نژاد هم نوشته «و من الله توفیق. تا فرصتی دیگر همه برادران و خواهران را به خدای منان می سپارم.» و یکی براش کامنت گذاشته «بری دیگه برنگردی»! یه عدّه هم که رَفتن سَر ِ کار و همه ش تو فکر ِ این ئَن که بَرا شون ثابت شه اَکانت قلّابی یه یا اصل ئه.
واقعن دَم ِ اون که این فکر به سَرش زده گرم، چه فیضی می بَره از سَر ِ کار گذاشتن ِ مَردُم. اگرم واقعی یه که چه به تَر.
خلاصه حتمن ببینین، سوژه ست اساسی.
پ.ن: اظهار نظر های ویژه (این نَقل قول ها واقعی یه، برید خودِ تون ببینید):
مشایی: فرفر خیلی خوبه فقط وقتشو بیشتر کنید.
احمدی نژاد: سیاست بنده بر حداکثر تسامح و تساهل با جوانان کشور بوده و از اینرو سعی می کنم نظرات دوستان را تا جای ممکن پاک نکنم. تنها الفاظ رکیک پاک خواهند شد.
هنوز هم گاهی در کلام جار چی های حکومت -از کیهان و رَجا نیوز و جوان گرفته تا وبلاگی مثل آهستان– طعنه هایی به شرکت کننده گان در نماز جمعه ی هاشمی دیده می شود که محتوای تمامی آن ها حمله به جنبش سبز در پوشش دین است که؛ «سبز» ها دشمن اسلام اَند و نماز جمعه را مختلط بَرگزار می کُنند و اسلام در خطر است و از این جور چرندیات. حالا این نماز خواندن مختلط، آن هم سَر ِ مزار خمینی -بنیان گذار انقلاب!- و پشت سَر «ولی امر مسلمین جهان!» چه معنایی دارد؟