Posts Tagged ‘آغاز’

صِفر

24 آوریل 2010

این جا از رَنج ها می نویسم؛ کوتاه، هَر چه کوتاه تَر تلخ تَر. تفصیل، روغنی ست که تلخی را چرب می کُنَد و هضمش را آسان، این جا از تفصیل خبری نیست. شاید برخی نوشته ها به قصد طنز نوشته شوند، این چیزی از «رَنج» بودن ِ شان نمی کاهد.

ضمنن، سلام!

* دُرد، ته مانده ی جام شراب است؛ تلخ هم چون زهر.