Posts Tagged ‘پول’

حروم خوری خوش مزّه ست

28 آوریل 2010

قرص 2400 تومانی را 3000 تومان می فروشد، 600 تومان حقّ نسخه پیچی می گیرد.

دو چرخه را می کُنَد پیکان، پیکان را می کُنَد پژو، پژو را می کُنَد تویوتا.

——————–

7 دقیقه ویزیتم می کُنَد، عمده ی ویزیت را که همان تعیین نمره ی چشم باشد دست گاه انجام می دهد، 15000 تومان ویزیت می گیرد.

مدّت ها ست دکترم است، با او صمیمی اَم. می گویم: «دکتر جان ساعت نو مبارک، بهِت می آد، چند؟». می گوید: «مفت! 6 تومَن!». واحد به میلیون تومان.

در فواید مرغ بودن

27 آوریل 2010

در اتو بوس سَر ِ صحبت با نفر کناری اَم باز می شود. می گوید معلّم است و شغل هم سَرش هم همین معلّمی ست و ضمنن یک فرزند دارد. می گوید: «آقا به موت (مویَت) قَسَم، دو ماهه مرغ نخوردیم، گوشت که جای خود داره». یادم می افتد در آشنایان ِ مان کَسی هست که شهریه ی دبستان فرزندش – با فوق بَرنامه و کمک های مَردُمی – 2 میلیون تومان است.

گاهی ترجیح می دهم مرغ پخته باشم بَل که دستِ کم به درد معلّمی که کنارم نشَسته بخورم.