یادم هست در دوران کودکی آن قدر از آروغ زدن یکی از آشنایان ِ مان خوشم می آمد که آرزو داشتم در بزرگ سالی بتوانم مانند او در این کار مهارت پیدا کُنم. خدا را شاکر اَم که به آرزویم رسیده اَم.
گاه دَردها دُرد اَند، خیلی تلخ اَند
یادم هست در دوران کودکی آن قدر از آروغ زدن یکی از آشنایان ِ مان خوشم می آمد که آرزو داشتم در بزرگ سالی بتوانم مانند او در این کار مهارت پیدا کُنم. خدا را شاکر اَم که به آرزویم رسیده اَم.